تبلیغ غدیر، یک واجب الهی و مسئولیت عام است
سهیل اسعد گفت: تبلیغ غدیر، از مهم‌ترین تکالیف بشری، یک واجب الهی و مسئولیت عام است.
به گزارش ایسنا- منطقه خراسان، این مبلغ و محقق آرژانتینی که در سومین شب از یازدهمین اجلاس سالانه غدیر در محل کانون قلم سخن می‌گفت، اظهار کرد: در خطبه غدیر به این مقطع می‌رسیم که پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند «فَلْیُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَ الْوالِدُ الْوَلَدَ اِلى یَوْمِ الْقِیامَة»ِ و بنابراین، امر تبلیغ غدیر مساله اختیاری نیست. مساله تبلیغ؛ در اصل تبلیغ دین و فرعا تبلیغ غدیر یک واجب الهی و تکلیفی است که هم در قرآن و هم در سنت به عنوان یکی از مهم‌ترین مسئولیت‌ها و تکالیف بشری معرفی شده است.
وی افزود: خداوند پیامبران گرامی را با هدف تبلیغ و دعوت خلق نموده و اصل ارسال پیامبران برای تبلیغ رسالت است. پس مساله تبلیغ محوری است که در اسلام حتی مخصوص قشر خاصی نیست؛ بلکه یک مسئولیت عام است.
سهیل اسعد در مورد فعالیت خود در حوزه تبلیغ معارف شیعه و دین اسلام بیان کرد: در حدود ۲۵ کشور اروپا مشغول تبلیغ دین اسلام هستم و در جمهوری اسلامی ایران در قم مقیم و به کارهای مستندسازی تبلیغی مشغولم.
این مبلغ آرژانتینی پیرامون تجربه خود در زمینه تبلیغ ولایت خاطرنشان کرد: آنچه ما تجربه کردیم، تبلیغ قرآن، سنت پیامبر و اهل بیت در یک فضای کاملا غیر اسلامی بود و بسیار متفاوت با آنچه در جمهوری اسلامی ایران و یا جهان اسلام می‌بینم، است. زمانی که بخواهیم ولایت را در بین مسلمانان مطرح کنیم، فرهنگ اسلامی و آداب و رسوم آن‌ها کمک‌کننده است و اسلام حاکمیت فرهنگی دارد. از طرفی عشق ائمه اطهار در قلوب شیعیان از بدو تولد ایجاد شده است. اما در مقابل آن فضاهایی است که هیچ آشنایی با ولایت نداشته؛ بلکه گاهی ضد دین بوده و سبک زندگی و تفکر آن‌ها غیر دینی است. در چنین فضایی مشغول به تبلیغ و طرح فضایل اهل بیت بودیم.
وی تصریح کرد: مکان‌هایی را برای تبلیغ وارد شدم که حتی یک مسلمان نیر نداشت و با نام حضرت علی(ع) و تبلیغ ولایت، امروز در آن مرکز اسلامی، مسجد، مدرسه و حوزه علمیه داریم. امروز مناطقی را شاهد هستیم که مدیر مرکز در آن که پیش از این ملحد و یا کمونیست بوده، علوی شده و این‌ها از برکات تجربه تبلیغ ولایت است.
سهیل اسعد با بیان این که ۹۰ درصد از رسانه‌های ملی آمریکای لاتین به دست صیونیست‌ها است، افزود: زمانی که می‌خواستم به عنوان طلبه در چنین فضاهایی بحث ولایت را مطرح کنم، متوجه شدم که آنان هیچ اطلاعی از موضوع ولایت نداشته و موضع‌گیری‌شان نسبت به اسلام مثبت نیست و همان‌گونه که می‌دانیم، در دو یا سه دهه اخیر تبلیغات سوء علیه اسلام افزایش یافته و نگاه چنین فضاهایی نسیت به اسلام منفی است. امروز نقد بر اسلام جزو برنامه‌های رسمی برخی دانشگاه‌ها در منطقه است و صهیونیست و آمریکا بابت صحبت علیه قرآن و علی(ع) پول می‌دهند و ما در چنین فضایی کار تبلیغ را آغاز کردیم.
این محقق آرژانتینی با اشاره به آیه «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی‌النور والذین کفروا اولیائهم الطاغوت..» بیان کرد: قرآن بحث ولایت را به دو قسم کرده است؛ ولایت حق و ولایت باطل و طاغوت هم ولایت و امامت دارد و در آیات دیگر مطرح شده که ائمه نار نیز داریم.
وی در بیان ولایت تطبیقی گفت: در این راه و در گفت‌وگو با اساتید دانشگاه‌ها و یا رجال‌الدین و روحانیت و کشیش‌ها در چنین فضاهایی، بحث تفاوت ولایت ما در مقابل ولایتی که آنان پذیرفتند را مطرح کردیم؛ یکی این که اولیای آن‌ها معمولا منقطع‌اند و هریک از آن‌ها یک ولی است و هیچ ارتباطی با اولیای دیگر ندارد. در حالی که ولایت ما ولایتی متصله است که از حضرت آدم آغاز شد و تا قیامت ادامه دارد و این اتصال نوعی انسجام به ولایت ما داده است.
سهیل اسعد اضافه کرد: نکته دوم که با آن‌ها مطرح کردیم، بحث مقدس بودن اولیای ما بود. ائمه ما مقدس و افرادی معصوم‌اند که از طرف خداوند منصوب شده‌اند؛ به این معنا که ما به عنوان مسلمین نمی‌توانیم هیچ ایراد و نقدی وارد کنیم و این قداست است. در حالی که به طور مثال شاگردان مارکس به او نقد وارد می‌کنند. بنابراین، ارتباط ما با ولی این‌گونه است و در واقع در مقابل آنان «سمعا و طاعتا» هستیم.
این مبلغ و محقق آرژانتینی ادامه داد: همچنین، ولایت ما با اصل تفکر و تعقل مشکلی ندارد و سخنان اولیای ما کاملا مطابق با علم، طبیعت و تعقل است؛ این در حالی است که نصف دین مسیحیت تعبدی است و با این که یک چیز را نفهمیده و درک نکرده‌اند، باز هم قبول می‌کنند. به طوری که از این تعبد، جوانان بسیاری در غرب متنفر شدند. در حالی که تمام اصول دین مطابق با فهم عقلی و تفکری انسان است و از تعبد خبری نیست. در مقابل، بیشترین مسائل اعتقادی مسیحیت، همچون پسر خدا بودن حضرت عیسی و یا تثلیث جزو اسرار است و با اسرار نمی‌توان حاکمیت کرد و یا به حل مشکلات اجتماعی جوانان پرداخت.
وی افزود: مساله سوم، مطابقت تعالیم ما با فطرت انسانی است. ادیان امروزی غرب بسیار از فطرت به دور افتاده‌اند و نه می‌توانند نیازهای واقعی انسان را رفع کنند و نه مشکلات اجتماعی جامعه را و نه سوالات بشر را پاسخ دهند. در بحث گناه نخستین نیز مطرح می‌شود که چون حضرت آدم گناه انجام داد، بشر گناه‌کار است. در حالی که فطرت این را قبول ندارد.
سهیل اسعد عنوان کرد: بحث چهارم، بحث جامعیت ولایت ما بوده و به این معنا است که جامعه غرب، تناقضی بین اولیای خود دارد. مثلا ممکن است شخص به لحاظ دینی مسیحی و به لحاظ سیاسی کمونیست باشد. پس تعدد اولیا در طاغوت تناقض ایجاد می‌کند.